گفتگو با اولین و تنها پزشک متخصص اورولوژی بومی ایلام / از میزان درآمد پزشکان تا مصرف بسیار زیاد پروتئین در استان
مصاحبه تفصیلی پایگاه خبری تحلیلی فریاد را با دکتر موسی میرزایی
– خودتان را معرفی کنید .
موسی میرزایی هستم متولد ۱۳۳۶ در ارکوازملکشاهی که آن زمان شهرستان نبود و جزو مهران بود. دوران ابتدایی را در ملکشاهی گذراندم و از کلاس هفتم چون امکانات آموزشی در ارکواز وجود نداشت مجبور بودم به صورت مجردی برای ادامه تحصیل به ایلام بیایم. آن زمان مسیر ایلام به ملکشاهی را فقط با وسایلی مثل تراکتور میشد طی کرد. تردد در این مسیر در فصلهای سرد و زمستانی که بارندگی وجود داشت با ماشین عملاً غیرممکن بود. من هم ۲ یا ۳ ماه یک بار برای دیدار با خانوادهام این مسیر را طی میکردم .
– در ایلام خوابگاه در اختیار شما گذاشته بودند یا منزل کرایه کرده بودید؟
من یک اتاق کرایه کرده بودم. آن زمان هیچ امکاناتی مثل وسایل گرمایشی یا سرمایشی وجود نداشت و حتی برق هم به صورت درست و حسابی در اختیار ما نبود. آن زمان امکانات زیادی وجود نداشت مثلاً هفتهها آذوقه ما تمام میشد یا پول تو جیبی ما ته میکشید و مجبور بودیم که با حداقل امکانات با مشکلات کنار بیاییم. دوران راهنمایی را در ایلام به پایان رساندم و به خاطر مشکلات تردد و کم کردن هزینهها مجبور شدم برای ادامه تحصیل به مهران نقل مکان کنم. در دوران تحصیل ما معلمان و دبیران آن زمان سطح سواد بالایی نداشتند و اکثراً تحصیلات در حد دیپلم داشتند. سال دوم دبیرستان بودم که طرح سپاه دانش به وجود آمد و طبق این طرح کسانی که مدرک کارشناسی داشتند باید برای تدریس به مناطق محروم میرفتند که واقعاً به پییشرفت تحصیلی ما کمک شایانی کردند .
– پدرتان چه شغلی داشتند؟
مرحوم پدرم مغازهدار بود .
– وضعیت رفاهیتان چگونه بود؟
در حد متوسط بودیم .
– نظر خانواده شما درباره تحصیل و رشتهای که انتخاب کردید چه بود؟
پدرم زیاد موافق ادامه تحصیل من در دانشگاه و به خصوص در رشته پزشکی نبود آن هم به این دلیل که با دور شدن من از خانواده و تحصیل در شهرهای دیگر مخالف بود و بیشتر جنبه احساسی داشت نه اینکه با علم مخالف باشد. دلیل دیگر این بود که آن زمان که من دیپلم گرفتم شرایط کار برایم مهیا بود و تصور پدرم این بود الآن که کار وجود داردچه لزومی است به شهرهای دیگر برای تحصیل بروم و سال ۵۵ بود که نتایج کنکور اعلام شد و من در رشته پزشکی قبول شدم اما پدرم ناراحت شد .
– اصولاً یک بچه درسخوان بودید یا بازیگوش؟
اصلاً بازیگوش نبودم بلکه یک آدم جدی و سر به زیر بودم و وظایفی که در دوران تحصیل به من داده میشد را به نحو احسن انجام میدادم. از لحاظ درسی و آموزشی هم تا قبل از دوران دبیرستان در حد متوسط بودم و در دوران دبیرستان چون تحت تاثیر دبیرهای جدید، منجمله آقای بهار که الآن جزو اساتید فیزیک دانشگاه تهران است، قرار گرفتم و در تحصیل من پیشرفت به وجود آمد تا جایی که همیشه جزو ۲ یا ۳ نفر زرنگ کلاس بودم .
– چه شد که رشته تجربی را انتخاب کردید؟
من از کودکی دوست داشتم که پزشک شوم و چون منطقه ملکشاهی یک منطقه بسیار محروم بود و تقریباً امکانات بهداشتی و درمانی در آنجا وجود نداشت و فقط یک پزشکیار در آنجا فعالیت میکرد که بعدها فهمیدیم که هیچ مدرک پزشکی یا پزشکیاری ندارد و در خیلی از موارد در معالجه بیماران اشتباهات فاحشی داشت مثلاً در یک تزریق ساده، یکی از بیماران باعث فلج شدن شخص شد. به خاطر چنین مسائلی این دیدگاه در من به وجود آمد که اگر کسی در این منطقه تحصیلات پزشکی داشته باشد میتواند خدمت زیادی به مردم انجام دهد .
– کدام دانشگاه قبول شدید؟
سال اولی که برای کنکور درس خواندم در دانشگاه تهران قبول شدم .
– اواخر عمر حکومت پهلوی و ناآرامیهای قبل از انقلاب وارد دانشگاه شدید، جو دانشگاه در آن زمان چگونه بود؟
به محض ورود من به دانشگاه جذب انجمن اسلامی دانشگاه شدم و یک گروه تشکیل دادیم و از همان روزهای اول دانشجویی وارد کار سیاسی شدم. آن زمان امام در تبعید بود و ما از رادیو پیگیر اخبار ایشان بودیم، رادیو عراق یک برنامهای داشت که مصاحبه با اطرافیان امام و بعضاً خود امام بود و من این مصاحبهها را گوش میدادم و اطلاعات خوبی از آن کسب میکردم. بنده جزو کسانی بودم که تا حدودی اساسنامه انجمنهای اسلامی را تدوین کردند .
– از طرف مسئولین دانشگاه و حکومت به شما فشار نمیآمد؟
تشکیلات ما کاملاً سری بود و از نظر ما بدون اینکه ساواک خبر داشته باشد این جلسات را تشکیل میدادیم که بعدها متوجه شدیم تحت نظر ساواک هستیم و با اعضایی که در داخل انجمن ما هستند در ارتباط بودند .
– موضوع جلساتی که تشکیل میدادید چه بود؟
بیشتر بحث مذهبی بود، کلاس قرآن داشتیم و گاهی هم فیلم میدیدیم. من فیلم محمد رسول الله را در همین جلسات دیدم که بعدها این جلسات تعطیل شد و ما به صف مردم در خیابانها پیوستیم .
– آیا برنامه خاصی برای تظاهرات داشتید یا فقط به خیل جمعیت اضافه شدید؟
یک سری برنامه داشتیم و با ساواک هم درگیر میشدیم. یک بار با یکی از ادارات دولتی درگیر شده بودیم و ساواک ما را محاصره کرد و تعدادی از دانشجوها دستگیر شدند و بقیه ما فرار کردیم. به یاد دارم در یک تظاهرات نیروهای امنیتی از آبپاش قرمز استفاده میکرند و هر کسی از دانشجوها که در حال فرار بود را با آبپاش قرمز رنگ میکرند و هر کجا که میرفت از رنگ لباسش مشخص بود که تحت تعقیب است و او را دستگیر میکردند. من هم از پنجره اتوبوسی که سوار آن بودم پیاده شدم و بعد از چند لحظه فهمیدم که لباس من نیز قرمز شده و هر کجا که فرار میکردم نیروهای امنیتی دنبال من بودند و مورد ضرب و شتم قرار گرفتم و خونآلود به خوابگاه رفتم. بعد از آن من و دیگر دوستانم مجبور شدیم که خوابگاه را ترک کنیم و یک مدت در تهران به صورت مخفی زندگی میکردیم. خبر درگیری من با نیروهای امنیتی توسط ساواک به خانوادهام رسید و به خانواده من گفته بودند که فرزند شما گم شده است و بعد ازآن یک گروهی برای پیدا کردن من از ایلام به تهران آمدند و در نهایت من تهران را ترک کردم و به ملکشاهی آمدم و در آنجا نیز مدتی در خفا زندگی میکردم. اواخر عمر حکومت پهلوی که رژیم در حال فروپاشی بود به دانشگاه برگشتم و اصلاً بحث علمی در میان نبود و برای ضربه زدن به رژیم برنامهریزی میکردیم .
– یعنی رویه شما در دانشگاه عوض شده بود و فقط برای کارهای سیاسی به دانشگاه میرفتید .
تنها چیزی که در دانشگاه مطرح نبود بحث علم و گذراندن دروس بود .
– کل دانشگاه همین رویه را داشتند یا فقط شما درگیر مسائل سیاسی شدید؟
تعدادی از دانشجوها هم بودند که بیتفاوت به اوضاع و فقط برای تحصیل به دانشگاه میآمدند ولی اکثر دانشگاه درگیر مسائل سیاسی و تظاهرات علیه رژیم بود .
– دوران دانشجویی شما بعد از سقوط رژیم پهلوی چگونه بود؟
اوایل انقلاب چون دستهبندیهای گروهی خیلی زیاد بود و تعداد زیادی گروه وجود داشت و آزادانه در دانشگاه به فعالیت سیاسی مشغول بودند، گروههای چپی خیلی بیشتر از دیگر گروهها فعال بودند و این گروهها با هم بحث سیاسی داشتند و درگیریهای زیادی در محیط دانشگاه به وجود آمد وحتی سال اول دانشگاه برای اینکه بتواند زمینهای برای سیستم آموزشی به وجود بیاورد وجود نداشت .
– تاثیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در تعطیلی و بعدها بازگشایی دانشگاهها چگونه بود؟
اولین کار شورای عالی انقلاب فرهنگی تعطیلی دانشگاهها و آن هم به چند دلیل بود که یکی از دلایل آن محتوای بعضی از دروس بود که باید عوض میشدند هرچند در رشته پزشکی خیلی تاثیرگذار نبود چون رشته پزشکی در کل دنیا به یک شکل و صورت تدریس میشود .
– در زمان تعطیلی دانشگاه چه میکردید؟
بعد از تعطیلی دانشگاه به همراه چند تن از دوستانم وارد جهادسازندگی ایلام شدیم. یک سال از انقلاب گذشته بود که جهادسازندگی تشکیل شد و من در جهاد در کمیتههای مختلف به خصوص در کمیته بهداشت و درمان فعالیت زیادی داشتم و کارهای درمانی انجام میدادم و تا ابتدای سال ۶۱ عضو جهادسازندگی بودم .
– دانشگاهها بعد از چند سال بازگشایی شدند؟
بعد از ۲ سال .
– آن زمان گروههای سیاسی به خصوص حزب توده فعالیت زیادی داشتند و افراد مختلفی را جذب خود میکردند. آیا با شما برای عضویت در این گروهها ارتباط برقرار کردند؟
احزاب مختلف در تلاش بودند که تعداد اعضای خود را بالا ببرند و برای این کار با هر کسی که میشناختند تماس برقرار میکردند ولی من چون عضو انجمن اسلامی دانشگاه بودم خیلی امیدوار به جذب من و دیگر اعضای انجمن اسلامی نبودند. بیشتر بر روی دانشجوهای جدیدالورود یا دانشجوهایی که اطلاعات کمتری داشتند کار میکردند .
– آیا تعطیلی دانشگاه و تغییر در سیستم علمی آنها در پیشرفت و بهبود سطح کیفی آنها تاثیرگذار بود؟
به نظر من تعطیلی دانشگاه بیشتر برای کنترل اوضاع سیاسی بود چون در محتوای درسی و آموزشی، به خصوص در رشته پزشکی تغییر زیادی به وجود نیامد .
– دوران دانشجویی شما کل کشور با یک چالش جدید به نام جنگ رو به رو شد. در دوران جنگ در دانشگاه بودید یا به جبهههای جنگ رفتید؟
جنگ سال ۵۹ آغاز شد و من آن زمان هم در پشتیبانی جنگ و هم در پشتیبانی جهادسازندگی بودم و تقریباً وارد جنگ شده بودم و با جنگ ارتباط داشتم. بعدها که وارد دانشگاه شدم یک سری طرحها در دانشگاه وجود داشت و به صورت بسیج دانشجویی به جبهه اعزام میشدیم و حتی در یکی از عملیاتهای مهران مجروح شدم .
– نحوه مجروحیتتان چگونه بود؟
ما در داخل ماشین در حال اعزام بودیم که ماشین ما مورد هدف توپخانه دشمن قرار گرفت و تعدادی از همرزمان من شهید شدند و من از ناحیه پای راست مجروح شدم
– به صورت رزمنده به جبهه اعزام میشدید یا به صورت امداد و نجات؟
من به صورت پشتیبانی و امداد و نجات در جبههها حضور داشتم و کار ما رزمی نبود و برای مداوای مجروحین تا خط مقدم هم پیش میرفتیم .
– چه سالی از دانشگاه فارغالتحصیل شدید؟
سال ۶۵ در رشته پزشکی عمومی فارغالتحصیل شدم .
– بعد از فارغالتحصیلی به چه کاری مشغول شدید؟
سال ۶۵ دروان خدمت سربازی من در سپاه پاسداران آغاز شد و دوران آموزشیام در یکی از شهرهای شمالی بود و بعد از آموزشی چون سابقه زیادی در جهاد داشتم، جهادسازندگی درخواست من را به سپاه داد که دوباره به جهاد برگردم و مجدداً به عنوان مسئول کمیته بهداشت و درمان استان ایلام وارد جهاد شدم. تا سال ۶۷ در جهادسازندگی فعالیت داشتم و بعد از آن دانشگاه علوم پزشکی درخواست من را به جهادسازندگی داد و به عنوان کسی که تجربه کار پزشکی داشت به صورت مامور به خدمت، وارد سیستم علوم پزشکی شدم. در دانشگاه علوم پزشکی یک مدت به عنوان معاون فعالیت داشتم و بعد از آن تا سال ۷۰ به عنوان رییس دانشگاه علوم پزشکی و مسئول بهداشت و درمان استان ایلام خدمت میکردم .
– دوران تخصص شما از چه سالی آغاز شد؟
از مهرماه سال ۷۰ دوران تخصص من آغاز شد .
– چرا رشته اورولوژی را انتخاب کردید؟
چون در استان ایلام بیماریهای مربوط به کلیه خیلی زیاد وجود دارد و متخصصی هم در این زمینه در استان وجود نداشت ترجیح دادم که این رشته را انتخاب کنم که مجدداً دانشگاه تهران قبول شدم. بعد از دوران تخصص از سال ۷۴ تا سال ۸۲ یعنی به مدت ۸ سال تنها متخصص اورولوژی کل استان بودم .
– زمانی که تخصص قبول شدید شما در استان پست داشتید و رییس دانشگاه بودید. آیا با مخالفتهایی برای ادامه تحصیل مواجه نشدید؟
تقریباً هیچکس موافق رفتن من و ادامه تحصیل در دانشگاه نبود حتی وزیر مربوطه هم مخالف رفتن من از علوم پزشکی بود و تا بعد ۶ ماه از رفتن من مسئولی جایگزین من نشد. با وجود این همه مخالفتها چون من معتقدم که برای قبول مسئولیت همیشه فرصت وجود دارد به همین دلیل ادامه تحصیل را انتخاب کردم و الآن خوشحالم که بهترین راه را انتخاب کردم. از سال ۷۰ تا امروز هنوز یک نفر شخص بومی در رشته اورولوژی وارد استان نشده است .
– بعد از فارغالتحصیلی در دوره تخصص در ایلام مطب خود را دایر کردید یا در تهران؟
بعد از فارغالتحصیلی، رییس دانشکده پزشکی مرحوم جبل آملی خیلی علاقهمند بود که من در دانشگاه تهران عضو هیئت علمی شوم و به من پیشنهاد داد که برای پیشرفت در دانشگاه تهران تدریس کنم ولی من به این پیشنهاد جواب رد دادم به این دلیل که در استان ایلام در رشته اورولوژی متخصصی وجود نداشت و هدف من خدمت به مردم استان خودم بود و به عضویت هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی استان درآمدم و مطب خودم را در ایلام دایر کردم .
– هزینههای زمان تحصیل خود را چگونه تامین میکردید؟
در رشته پزشکی بعد از اینکه چند سال اول تحصیل خود را پشت سر گذاشتید وارد دوره کارآموزی یا انترنی میشوید. آن زمان تعداد پزشک کم بود و ما در بیمارستانهای مختلف به صورت شیفت فعالیت میکردیم و درآمدی در حد ماهی ۵ یا ۶ هزارتومان داشتیم .
– چه سالی ازدواج کردید؟
بعد از اینکه دوره پزشکی عمومی را تمام کردم، سال ۶۵ که ازدواج کردم .
– برخورد مردم ایلام با شما که تنها متخصص اورولوژی استان بودید چگونه بود؟
وقتی مردم ایلام فهمیدند که من در این رشته دوران تخصص خود را پشت سر میگذارم خیلی از بیماران خود را برای درمان با اتوبوس به تهران میآمدند و صبح روزی که من در بیمارستان شیفت بودم برای درمان به من مراجعه میکردند و عصر همان روز با اتوبوس به ایلام برمیگشتند و سیستم ارتباطی ما از همان دوران آغاز شد. در زمان تعطیلات یا هر زمانی که وقت میکردم به ایلام میآمدم و کارهای معالجه بیماران هم استانی خودم مثل عملهای جراحی را هم انجام میدادم .
– بهترین خاطره دوران دانشجوییتان چیست؟
بهترین خاطره دانشجوییام پیروزی انقلاب اسلامی بود و زمانی که از رادیو خبر سقوط رژیم پهلوی را شنیدم خیلی خوشحال شدم و قبل از آن قبولی در دانشگاه بود .
– عمل جراحی یک کار سختی است؟
عمل جراحی کار بسیار سختی است. کار جراحی یک کار هنری است و جرات و شهامت خاص خود را نیز میخواهد و فقط به سواد و تئوری نیست .
– در جبهه، عمل جراحی انجام دادید؟
در جبهه هنوز پزشک عمومی نشده بودم و فقط دانشجو بودم و به عنوان کمک جراح سر عمل جراحی حاضر میشدم. یکی دیگر از دلایلی که باعث شد این رشته را انتخاب کنم این بود که در زمان جنگ یک عمل جراحی بر روی یکی از رزمندگان که از ناحیه شکم تیر خورده بود انجام دادیم. پزشک جراح وقتی شکم مجروح را برای عمل شکافت شکم و رودههای آن مجروح آسیب دیده بود و در حین عمل متوجه شدیم که حالب او نیز آسیب دیده و متاسفانه پزشک جراح چون تخصص و علم کافی را در این زمینه نداشت مجبور شدند برای عمل حالب وی را به کرمانشاه اعزام کنند و این نیز انگیزهای شد تا رشته اورولوژی را برای دوره تخصص انتخاب کنم .
– وضعیت بیمارستانهای ایلام در زمان جنگ چگونه بود؟
آن زمان هیچکدام از شهرستانهای استان بیمارستان نداشتند و فقط شهر ایلام همین بیمارستان امام را داشت و بیمارستان شهیدمصطفی در حال احداث بود. نیروی متخصص اصلاً وجود نداشت و امکانات درمانی هم خیلی ضعیف بود و پزشکان خارجی در ایلام فعالیت زیادی داشتند .
– پزشکان خارجی به بهبود وضع کیفی درمانی استان کمک کردند؟
زمانی که مملکت کمبود نیرو داشت برای کمک به بیماران اورژانسی خوب بودند ولی قابل قیاس با سیستم آموزشی ایران و متخصصین ایرانی نیستند و بسیار ضعیفتر از متخصصین ایرانی هستند .
– برخورد ایل و طایفهتان با شما که دکتر متخصص بودید چگونه بود؟
بنده با تمام طوایف استان برخورد و ارتباط نزدیک دارم، علاقه خاصی هم به ایل و طایفه خودم دارم و احترام خاصی برایشان قائلم و آنها نیز متقابلاً همین رابطه را با من دارند ولی هیچوقت امتیاز یا تگاه خاصی به طایفه خاصی ندارم زیرا همه از نظر اجتماعی یکسان بوده و با هم برادریم .
– چه خاطرهای از عملهای که انجام دادید در ذهن دارید؟
یک بیماری را عمل کردم که تومور بسیار بزرگ و پیشرفتهای داشت و تقریباً یک طرف شکمش را از قسمت زیرسینه تا ناحیه لگن پر کرده بود. حدس ما این بود که عمل بسیار سنگینی خواهد بود و مقدمات عمل را آماده کردیم، در حین عمل چون تومور بسیار بزرگ بود، چسبندگی زیادی به اعضای بدن مثل کلیه و کبد و عروق اصلی داشت، عروق اصلی دچار پارگی شدند و مریض خونریزی بسیاری کرد. خوشبختانه اواخر عمل این اتفاق افتاد و توانستیم که دو طرف پارگی را بگیریم. برای ترمیم پارگی عروق باید جراح عروق، عمل را انجام میداد که جراح عروق در استان وجود نداشت و برای ترمیم کردن عروق نیاز به یکی از دکترهای همکارم بود از وی خواستیم که برای ترمیم عروق به اتاق عمل بیاید. دکتر مورد نظر خارج از بیمارستان بود تا وارد بیمارستان و اتاق عمل شد من توانستم رگ را ترمیم کنم با وجود اینکه تا قبل از آن هیچوقت این کار را انجام نداده بودم .
– الآن هم عمل جراحی انجام میدهید؟
بله و دوست دارم که جراحیهای سنگین انجام دهم چون پزشکان همکارم میتوانند جراحیهای ساده را انجام دهند .
– دیدگاه شما نسبت به پزشکان اورولوژی که در استان ایلام مشغول خدمت به مردم هستند، چیست؟
هر متخصص اورولوژی که وارد استان شده است تا حدی که در توانم بوده به او کمک کردهام و سعیام این بوده که هر پزشکی که به استان میآید ماندگار باشد و برای مردم محروم ایلام مفید باشد. سالهای ۷۴ تا ۸۲ هیچ پزشک متخصصی به ایلام نمیآمد و امروز هم متخصصان اورولوژی که به استان میآیند و غیربومی هستند برای برپایی مطب و شیفت بیمارستان به آنها کمک کردهام. در چند سال اخیر امکانات زیادی وارد استان شده و در زمینه اورولوژی با خیلی از استانهای بزرگتر برابری میکنیم. خیلی از امکاناتی که سیستم دولتی نتوانسته آنها را فراهم کند ما با هزینه شخصی آنها را تامین کردهایم تا مردم برای درمان مجبور نباشند به استانهای دیگر بروند .
– مراکز خصوصی که در استان به وجود آمدند تا چه اندازه به معالجه بیماران کمک کردهاند؟
خیلی کمک کردهاند، تا سالهای ۷۸ یا ۷۹ هیچ مرکز خصوصی در استان وجود نداشت و اولین مرکز خصوصی که پایهریزی کردیم بیمارستان قائم بود. یکی از دلایلی که پزشک غیربومی در استان ماندگار نبود عدم وجود بیمارستان خصوصی بود و مراکز پزشکی فقط دولتی بودند. بیمارستان قائم اوایل قرار بود به عنوان یک کلینیک فعالیت کند اما آن را توسعه دادیم و امروز بیمارستان بیش از ۲۰ سهامدار اصلی دارد. بیمارستانهای خصوصی وقتی که بیمارستانهای دولتی توان و ظرفیت این را ندارند که تمام مردم را پوشش دهند میتوانند جایگزین بسیار خوبی باشند. بیمارستان کوثر هم از دیگر مراکز خصوصی استان است که جایگاه بسیار خوبی دارد. مجتمعهای پزشکی بسیار خوبی هم در سطح استان دایر شده که جایگزین مطبهایی شدهاند که در سالهای گذشته با امکانات کم و غیربهداشتی فعالیت میکردند .
– امکانات پزشکی استان در سالهای اولی که به استان آمدید در چه حدی بود؟
سال ۷۴ که به ایلام آمدم هیچ امکاناتی در مورد کلیه و مجاری ادراری وجود نداشت. در استان حتی یک سیستوسکوپی ساده هم وجود نداشت که داخل مثانه بیمار را ببینیم و تشخیص دهیم که بیمار در داخل مثانهاش سنگ وجود دارد یا خیر و فقط از طریق عکس یا بر پایه تجربیات تشخیص میدادم که مشکل بیمار چیست. بعد از گذشت چند مدت با کمک مراکز دولتی وسایل و ابزارهایی وارد استان کردیم هر چند در حد زیادی نبود. اولین مرکز TUL یا همان سنگ شکن درون اندامی از طریق مثانه و سنگهایی که وارد لوله حالب میشوند را دانشگاه علوم پزشکی خریداری کرد و ما از آن استفاده میکردیم .
– دستگاه سنگشکن برون اندامی چگونه وارد استان شد؟
تا سال ۸۳ دستگاه سنگشکن بروناندامی در استان وجود نداشت و بیماران برای درمان خود با تحمل هزینههای زیاد به استانهای مختلف میرفتند. بنده خیلی تلاش کردم که بخش دولتی این امکانات را فراهم کند ولی متاسفانه این اتفاق رخ نداد و در سراسر کشور بنده تنها کسی هستم که به تنهایی این امکانات را فراهم کرده و به استان آوردم چون در استانهای دیگر حداقل ۱۰ نفر از همکاران اورولوژیست با مشارکت هم توانستهاند این امکانات را فراهم کنند، حتی شرکتی که وارد کننده این دستگاه بود پرسید که چند نفر هستید که خواهید این کار را انجام میدهید و من اعلام کردم که به تنهایی این کار را انجام میدهم و با توکل بر خدا دستگاه سنگشکن برون اندامی را وارد استان کردم و خوشبختانه یکی از طرحهای بسیار موفق پزشکی بود که هنوز هم بخش دولتی نتوانسته است جایگزینی برای آن پیدا کند. دستگاه TUL را هم در بیمارستان امام و بیمارستان قائم راهاندازی کردیم و امروز تقریباً تمامی امکانات اورولوژی در استان وجود دارد به جز بخشی به نام PCNL که بیرون آوردن سنگ از داخل کلیه است که از طریق سوراخی که در داخل کلیه ایجاد میکنند و برای خیلی از سنگها که ممکن است سنگ شکن در آن موثر نباشد به کار میرود .
– مرکز پزشکی هستهای آسیا تنها مرکز پزشکی هستهای در استان است. ایده ایجاد این مرکز چگونه به وجود آمد؟
ایده اصلی این کار از جایی شروع شد که من یک بیمار داشتم که پیوند کلیه شده بود و یک سری علائم وجود داشت که احتمال میرفت که بدن وی کلیه را پس داده باشد. یکی از راههای تشخیص این مشکل اسکن کلیه است و من برای بیمار درخواست اسکن کلیه را نوشتم و چون در ایلام اسکن کلیه وجود نداشت بیمار باید به کرمانشاه میرفت که متاسفانه در حین رفت و آمد، ماشین آنها دچار سانحه شده بود و یکی از اعضای خانواده شخص بیمار فوت شده بود، من وقتی از این اتفاق با خبر شدم خیلی ناراحت و متاثر شدم و تصمیم جدی گرفتم که به هر طریقی که شده این دستگاه را وارد استان کنم که البته منبع مالی بسیار زیادی میخواست و در زمان اوج تحریمها که سال ۹۰ و ۹۱ بود با شرایط سخت و سنگین توانستیم این امکانات را وارد استان کنیم و الآن چند سال است که این بخش به خوبی کار میکند و برای اسکن تمام اعضای بدن مورد استفاده قرار میگیرد .
– یک مدت برای معالجه بیماران به شهرستان ملکشاهی میرفتید، چرا این کار را ادامه ندادید؟
هنوز هم دوست دارم برای معالجه بیماران به شهرهای مختلف و محروم استان بروم و چون ملکشاهی وطن و زادگاه من بود این کار را انجام دادم اما نیاز به یک سری ابزار است و با دست خالی نمیتوان ارائه خدمت کرد و این کار زیاد عملی نیست و به همین خاطر دیگر به ملکشاهی برای درمان بیماران نرفتم. ما در استان ۱۰ شهرستان داریم که اگر بخواهیم روزی به یک شهرستان برویم این کار امکانپذیر نیست .
– امکانات درمانی شهرستانهای ایلام در چه حدی است؟
هیچ امکاناتی در شهرستانهای استان در زمینه اورولوژی وجود ندارد به عنوان مثال یا دستگاه سونوگرافی ندارند و یا اگر این دستگاه در شهرستانی وجود داشته باشد نیروی تخصصی برای این کار وجود ندارد. آزمایشگاه و اتاق عمل شهرستانهای استان بسیار کم است .
– در زمینه پزشکی برای کمک به نقاط محروم برنامهای ندارید؟
در اصل، این کار وظیفه اصلی دانشگاه و دولت است، ما از لحاظ نیروی کاری آمادهایم که در جاهای مختلف ارائه خدمت کنیم. چند سال پیش یک دستگاه سونوگرافی به یکی از شهرستانهای استان اهدا کردم و الآن نیز در نظر دارم یک دستگاه سونوگرافی به یکی دیگر از شهرستانهای استان اهدا کنم .
– از بیمارستان تامین اجتماعی یا همان میلاد ۴ چه خبر؟
اسم اصلی بیمارستان، میلاد ۴ است و در ایلام به آن شهدای زاگرس میگویند و چون اسم بامسمایی است همین اسم هم بر روی آن ماندگار شد. این بیمارستان وابسته به سازمان تامین اجتماعی است و حقیقتاً بنیاد آن به درستی گذاشته نشده است. بیمارستان ۳۲ تختخوابی افتتاح شد که اول ۶۴ تختهخوابی پیشبینی شده بود که در حین کار برای اینکه صرفهجویی در کار انجام دهند نصف آن را قطع کردند که طبق قانون وزارت بهداشت، احداث بیمارستان ۳۲ تختخوابی منسوخ شده و نباید ساخته شود و از لحاظ اقتصادی هم به صرفه نیست. چون هزینهای بیمارستان میلاد ۴ نصف شده بود به صورت ناقص افتتاح شد. کمبودهایی مثل کمبود فضای فیزیکی در آن وجود دارد. این بیمارستان باعجله ساخته شد و در مدت زمان کوتاهی امکانات آن مثل اتاق عمل را مهیا و در همان مدت کم پرسنل بیمارستان را استخدام کردند و این کار روی اصول خاصی صورت نگرفت. استخدام نیروهای پرسنل بیش از حد مجاز و نزدیک به ۱۸۰ نفر صورت گرفت و این خودش یک حاشیه بسیار بزرگ برای بیمارستان به وجود آورد. تامین اجتماعی هم این بیمارستان را تحویل هولدینگ داد تا خودکفا شود. به نظر شما یک بیمارستان تازه تاسیس با تعرفه دولتی که برای بیماران تحت پوشش سازمان رایگان است چگونه میخواهد هزینههای خود را تامین کند؟ اوایل کار درصد پایینی و نزدیک به ۱۵ درصد اشتغال تخت داشت و این آمار در دی ماه ۹۶ به ۶۶ درصد رسید. کار بیمارستان خوب پیش میرفت که دوباره مسائل مالی دامنگیر بیمارستان شد، قیمت تجهیزات پزشکی بالا رفت، تعهدهایی که مسئولین قبلی برای بیمارستان به وجود آورده بودند و ما بعضی از این تعهدات را پرداخت کردیم و مشکلات مالی زیادی حل شد و مسئولین هم خط و مشی درست و حسابی برای آینده بیمارستان ندارند .
– به همین دلایل استعفا دادید؟
رویه بنده همیشه این بوده که در مسند مسئولیتی که هستم همیشه به این نکته توجه کنم که منشا خدمت هستم یا خیر و متوجه شدم که به عنوان مدیرعامل و رییس بیمارستان این امکانات برای جمعیت ۵۱ درصدی تامین اجتماعی کافی نیست و از سمت خودم استعفا دادم که هنوز مورد قبول مسئولین سازمان تامین اجتماعی قرار نگرفته است .
– به لحاظ ابزارهای پزشکی و امکانات بیمارستان تامین اجتماعی در چه حدی است؟
در بعضی از زمینهها پیشرفته است. چون جمعیت زیادی تحت پوشش تامین اجتماعی است در نتیجه این بیمارستان باید با امکانات کافی فعالیت کند. تامین اجتماعی یک کلینیک جراحی هم دارد، کلینیک جراحی از سیستم خارج شده و امکانات زیادی در آن وجود دارد که نه قابل استفاده است و نه اجازه میدهند که آنها را وارد بیمارستان کنیم و یکی از پیشنهادات من نیز همین بود که این امکانات را وارد بیمارستان کنیم تا در خدمت مردم باشد ولی مورد مخالفت قرار گرفت .
– بیمارستان تامین اجتماعی شبیه یک بچه سرراهی است که وجود دارد ولی کسی برنامهای برای آن ندارد. این مرکز به لحاظ نیروهای تخصصی چگونه است؟
نیروی تخصصی استخدامی زیادی ندارد و بیشتر پزشکان آن آزاد یا پزشکانی هستند که در استخدام وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی هستند که آن هم در بهمنماه سال گذشته و طبق بخشنامهای که به ما دادند فعالیت این پزشکان در بیمارستان تامین اجتماعی غیرقانونی اعلام شد و با این محدودیت، بیمارستان دچار افت شد .
– چند سال پیش وارد کار سیاست شدید و برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی در استان ایلام اعلام نامزدی کردید. دلایل شما برای ورود به این کار چه بود؟
دوره پنجم یا ششم مجلس بود که از طرف مردم و اطرافیانم از من درخواست کردند تا وارد کار سیاست شوم و نامزد انتخابات شوم و چون آن زمان نیروی تخصصی در استان کم بود من ترجیح دادم که به جای کار سیاست، وظیفه تخصصی خودم که پزشکی بود را انجام دهم و پیشنهاد آنها را قبول نکردم. در دوره قبلی مجلس اصرار مردم بیشتر شد و نیروی تخصصی هم در استان زیادتر شد و من احساس کردم که دیگر در زمینه سیاست هم میتوانم به مردم خدمت کنم. من همیشه خودم را متعهد به مردم استان میدانم و افرادی که در ادوار مختلف وارد مجلس شدند تقریباً هیچکدام پایبند به شعارهای خود نبودند و کار زیادی برای مردم انجام ندادند و من احساس کردم که استان در این زمینه دچار ضعف است و نیاز به چند نفر نماینده دارد که مستقل فکر و عمل کنند و دغدغه اصلی آنها مردم باشد، اینها دلایل من برای ورود به عرصه سیاسی و نمایندگی بود .
– همیشه در استان ایلام این شائبه وجود دارد که نمایندگان قبلی برای استان هیچ کاری نکردند و تقریباً همه کسانی که نامزد انتخاباتی میشوند با نقد از نمایندگان قبلی و با شعار خدمت به مردم پا به عرصه انتخابات میگذارند. به نظر شما این صحبتها خیلی شعاری نیستند؟
سابقه و کارنامه من نشان میدهد که هیچوقت آدم شعاری نبوده و کارهایی که انجام دادهام تا ۱۰۰ درصد صورت نگیرد آن را اعلام نمیکنم. همین الآن هم خیلی طرحهایی را در ذهن دارم که به مراحل خوبی هم رسیدهاند ولی ترجیح میدهم که آنها را اعلام نکنم. سابقه من نشان میدهد که در طول ۱۰ دوره نمایندگی مجلس چند نماینده وقت خود را در اختیار مردم گذاشتند یا چه خدماتی برای استان داشتهاند. عمدتاً کسانی که وارد مجلس شدهاند سوابق آنچنانی نداشتهاند و وقتی که به مجلس میروند یک مدت طول میکشد تا با سیستم آشنا شوند. متاسفانه ساز و کار صلاحیت افراد باعث میشود کسانی که تجربه زیادی دارند نتوانند وارد این عرصه شوند. من اگر وارد مجلس میشدم چیزی به دست نمیآوردم و اتفاقاً خیلی چیزها را از دست میدادم، مثلاً درآمدم بسیار پایین میآمد، کارم خیلی بیشتر میشد و آرامشی که داشتم از بین میرفت. خوشبختانه بنده نه به دنبال ثروت و نه شهرت هستم و به نوعی در کار خودم هر دوی اینها را دارم لذا هیچ امتیاز خاصی برای من نداشت .
– رابطه یک پزشک که وظیفه اصلی آن طبابت است با سیاست چگونه است؟
تقریباً همه مردم ایران سیاسی هستند و خوشبختانه همه مردم هم از کمبودها و جناحبندیهای سیاسی آگاه هستند. بنده علاوه بر آشنایی با سیاست از مردم استان هم شناخت خوبی دارم، کارنامه فعالیت سیاسی من به قبل از انقلاب برمیگردد هر چند مستقیماً وارد دستهبندیهای سیاسی نشدهام و وارد آنها هم نخواهم شد البته شناخت بسیار خوبی از همه آنها دارم. نسبت به مردم، کمبودها، نیازها و خواستههای مردم کاملاً آشنایی دارم و با مردم در ارتباط مستقیم هستم و هیچوقت در حاشیه نبودهام. من در کنار کارهای پزشکی و درمانی در مسائل و مشکلات طوایف مختلف استان شناخت کافی دارم. سوابق مسئولیتی هم چه در زمینه بهداشت و درمان و چه در زمینههای دیگر داشتهام و مجموع اینها باعث شد که برای کمک و خدمت به مردم استان وارد این عرصه شوم .
– باز هم وارد این عرصه خواهید شد؟
اگر شرایط و ساز و کار انتخابات همینگونه باشد وارد این عرصه نخواهم شد .
– دلیل اینکه رد صلاحیت شدید چه بود؟
بعد از اینکه رد صلاحیت بنده به من اعلام شد طبق قانون، مسئولین باید دلیل آن را اعلام میکردند و من هم چند بار درخواست کتبی به شورای نگهبان دادم. در جلسه خصوصی که با آنها داشتم هیچ دلیلی برای رد صلاحیت من وجود نداشت و تنها دلیلی که به من گفتند این بود که وقت کافی برای احراز هویت نداشتهایم و ۱۲۰۰۰ نفر برای انتخابات ثبتنام کرده بودند و در یک مدت خیلی کم نتوانستهایم به مسائل آنها رسیدگی کامل کنیم که این یک دلیل قانع کننده نیست و نباید افرادی که قصد خدمت به مردم دارند و باتجربه هستند به راحتی رد صلاحیت شوند. مسئولین میتوانستند برای احراز هویت مثلاً ۶ ماه قبل اعلام کنند که نامزدهای انتخاباتی خود را معرفی کنند تا زمان کافی برای احراز هویت داشته باشند .
– تحلیل شما از گرانیهای به وجود آمده در کشور به خصوص بازار سکه و ارز چیست؟
این جای تاسف دارد که در عرض چند ماه ارزش پول رایج مملکت به نصف و حتی کمتر از نصف برسد. ما در طول دوران انقلاب بالا و پایین شدن نرخ ارز را داشتهایم ولی اینکه در طول یک شبانهروز ۲۰ درصد اختلاف پیدا کند بیسابقه بوده است. این نوسان نرخ ارز نشان میدهد که اقتصاد بسیار ضعیفی داریم و در این زمینه فقط دولت مقصر نیست و خیلی از دستگاههای مختلف و قوای دیگر و تعدای از خود مردم هم مقصر هستند و آن هم به خاطر ترس و وحشت و شایعاتی است که در بین مردم وجود دارد. سیستم اقتصادی مملکت ما یک سیستم بر مبنای خاصی نیست و این مشکلات اقتصادی زیادی به وجود آورده است. سیستم رانتیری بر مملکت ما حاکم است که خود این فسادآور است. در طول چند ماه گذشته که سیستم اقتصادی جدیدی از سوی معاون اول رییس جمهور اعلام شد نه تنها به ثبات اقتصادی مملکت کمک نکرد بلکه وضعیت اقتصادی را بدتر کرد. اقتصاد هیچ مملکتی جدای از سیاست آن نیست و ما باید این دو را با هم درست کنیم. سیاست ما اگر ثبات داشته باشد اقتصاد نیز مسیر خود را پیدا خواهد کرد .
– تحریمهای جدید دولت آمریکا و خروج این کشور از برجام چه تاثیری بر سیاست و اقتصاد کشور داشته است؟
سیاستگذاری کشور همیشه شامل تمام مسائل اجتماعی، اقتصادی و مسائل روز میشود، وقتی ما ثبات سیاسی داشته باشیم قطعاً سرمایهگذاری در مملکت ما بیشتر خواهد شد، ما نیاز داریم که سالانه میلیاردها دلار سرمایهگذاری خارجی داشته باشیم. الآن با توجه به بیثباتی اقتصادی و جو روانی شدیدی که در مملکت ما وجود دارد نه تنها سرمایهگذار خارجی نداریم بلکه سرمایهگذار جز هم نداریم. صحبتهایی شنیده شد که در چند ماه گذشته ۳۰ میلیارد دلار ارز از کشور خارج شده است و این اتفاقات در اثر سیاست ما بوده است. الآن اگر شما به کشوری مثل ترکیه نگاه کنید میفهمید که منابعی مثل ما ندارند و منبع اصلی آنها فقط توریسم است و در این زمینه سالانه میلیاردها دلار درآمدزایی دارند ولی کشور ما که سابقه فرهنگی زیادی دارد در زمینه توریسم درآمد بسیار کمی دارد. بوروکراسیهای اداری نیز مانع رونق اقتصادی در کشور شده است. شما اگر بخواهید در همین استان خودمان یک بنگاه اقتصادی کوچک راهاندازی کنید علاوه بر تلف کردن وقت، باید هزینه زیادی هم برای این کار خرج کنید. مبنای رونق و توسعه اقتصادی هر مملکتی دانشگاه و سیستم دانشگاهی آن کشور است که در کشور ما متاسفانه دانشگاه هیچ نقشی ندارد. سرمایههای کشور ما به جای اینکه وارد بازار کار شود و کشور را از رکود خارج کند وارد خرید و فروش سکه و ارز شده که این برای مملکت ما سم است. تحریمها و جنگی اقتصادی که از طرف آمریکا بر علیه کشور ما اعمال شده است باید انسجام ما را بیشتر کند و خود مسئولین، همه شعار وحدت سر میزنند ولی در عمل هیچکس به آن عمل نمیکند. راه اصلی مقابله این است که اتحاد داشته باشیم ولی هیچکس برای اتحاد قدم بر نمیدارد .
– آیا آقای روحانی به شعارهای انتخاباتی که داد بود عمل کرد؟
آقای روحانی که مشخص است موفق نبوده و باید با مردم شفاف صحبت کند و در صحبتی که چند وقت پیش با مردم داشت هیچ نتیجه خاصی در آن دیده نشد. مشکلات مملکت بسیار زیاد شده است، ما در زمینه تجهیزات پزشکی با مشکلات زیادی مواجه هستیم و ممکن است خیلی از تجهیزات ما تا ماههای آینده از دور خارج شوند. خیلی از ابزارهای مصرفی و داروها را از خارج کشور وارد میکنیم. شعارهای انتخاباتی آقای روحانی برآورده نشدند و اگر موانعی وجود دارد باید این موانع را پیشبینی میکرد و اگر موانعی وجود ندارد و کم کاری هست باید شفاف با مردم صحبت کند .
– به نظر شما عملکرد نمایندگان استان ایلام یک عملکرد مثبت و رو به جلو بوده است یا خیر؟
به نظر من فقط در حد شعار بوده و در عمل چیز دیگری برای گفتن ندارند و تا زمانی که مسئولین ما دلسوز، از خود گذشته و به فکر مردم نباشند این استان توسعه پیدا نخواهد کرد. نمایندگان ما در این دوره بسیار منفعل از هم کار کردهاند و هیچ عملکرد مثبتی برای مردم نداشتند. استان ایلام ۳ نماینده دارد که هر کدام از آنها جدا از هم کار میکنند و اختلافات آنها با هم کاملاً نمایان است. متاسفانه نمایندگان مجلس استان اصلاً اهل مشاوره و مشورت نیستند .
– اصولاً وظیفه ذاتی یک پزشک چیست؟
در زمانهای گذشته به پزشک، حکیم میگفتند که به نظرم لغت حکیم خیلی بزرگتر و بیشتر از پزشک است چون حکیم میتواند هم درد را درمان کند و هم حلال مسائل اجتماعی باشد. من دوست دارم که پزشکان ما حکیم هم باشند و برای مردم یک پایگاه امن باشند. پزشک باید مورد اعتماد مردم باشد و مردم به او اطمینان داشته باشند و کسی که شغل پزشکی را انتخاب میکند باید گذشت داشته باشد .
– پزشکی یک شغل پردرآمد است؟
آنگونه که مردم فکر میکنند پزشکی شغل پر درآمدی نیست، شغلهای پردرآمد شغلهای دیگر مثل دلالی هستند که هیچ سودی به مملکت نمیرسانند و مالیات هم نمیدهند. باید ارزش و اعتباری که بین پزشک و بیمار وجود دارد حفظ شود و یکی از مسائلی که آن را حفظ نمیکند مسائل مالی است. نظر من این است که ارتباط مالی پزشک با بیمار باید به حداقل برسد و برای این کار باید سیستم بیمهای ما قوی باشد که در خیلی از کشورهای دنیا این سیستم رایج است و ارتباط مالی بین پزشک و بیمار وجود ندارد و فقط یک ارتباط معنوی برقرار است. در کشور ما چند سال است که نظام سلامت به وجود آمده که خیلی کارآمد نیست و مشکلات زیادی دارد. اگر سیستم ارجاع در کشور ما نهادینه شود کمک بسیار زیادی به سیستم درمان خواهد شد. یکی از مشکلات اصلی نظام سلامت این است که درمان سرپایی بیماران تقریباً رایگان است و این هزینه سنگینی برای مملکت ایجاد کرده است .
– یک نقدی هم به دستگاههای بیمهگر وجود دارد که صدای وزیر را هم درآور و اینکه دستگاههای بیمهگر زیاد به تعهدات خود عمل نمیکنند؟
به نظر میرسد دستگاههای بیمهگر منابعشان محدود باشد، و به چند دلیل نقدهایی بر آنها وارد است که اولاً قراردادهایشان یک جانبه است و خیلی راحت قراردادها را لغو میکنند، دوماً با تعداد محدودی از مراکز قرارداد میبندند و سوماً پرداختهایشان بسیار دیر صورت میگیرد که ضربه سنگینی به خیلی از مراکز وارد میکنند. یک مرکز درمانی ۹۰ درصد درآمدش از طریق بیمه است و بیمه هم ماهها طول میکشد تا مطالباتش را پرداخت کند که این ضربه بسیار بزرگی به مراکز وارد میکند و اگر شرایط همینگونه پیش برود خیلی از مراکز تعطیل میشوند .
– موافق ورود پزشکان به طرحهای اقتصادی هستید یا خیر؟
با سرمایهگذاری پزشک موافق هستم و پزشک به عنوان یک فرد در جامعه دوست دارد که رشد کند. نفس کار خوب است ولی اینکه پزشک بخواهد شخصاً وارد کار غیرپزشکی شود جای تاسف دارد .
– کار طبابت یک کار لذتبخش است یا پردردسر؟
یکی از کارهای پردردسر است به خصوص در زمینه جراحی که مسئولیت بسیار زیادی بر دوش پزشک دارد و اگر علاقه در آن وجود نداشته باشد دوام آوردن در آن کار سختی است مثلاً من اگر شب از خانه به بیمارستان برای عمل جراحی میرفتم تنها چیزی که در راه بازگشت به منزل و بعد از عمل به من روحیه میداد این بود که یک کار مثبتی انجام دادهام و این روحیه باعث میشود که این شغل پردردسر را دوست داشته باشم .
– در اوقات فراغت چه میکنید؟
اوقات فراغت بسیاری ندارم ولی در این وقت محدود سعی میکنم ورزش و پیادهروی کنم .
– اهل ورزش و موسیقی هستید؟
اهل موسیقی که نیستم ولی به پیادهروی و شنا علاقه دارم .
– چه توصیه پزشکی به مردم برای حفظ سلامت عمومیشان دارید؟
متاسفانه در یک رویه غلط اکثریت مردم در هزینههای خود جایی برای سلامت و هزینه آن در نظر نمیگیرند و این اشتباه است. خانوادهها باید برای آموزش و سلامت پساندازی داشته باشند، ما در خیلی از زمینهها که ضروری نیستند هزینه میکنیم ولی برای سلامت خود کمتر سرمایهگذاری و هزینه میکنیم. متاسفانه در استان ما مصرف گوشت و پروتئین هم بسیار زیاد است که فارغ از بحث اقتصادی، برای سلامت هم ضرر دارد. مصرف زیاد نمک هم در بین مردم بسیار رایج است که این هم آسیبزاست. توصیه دیگر من این است که فعالیت بدنی و جسمانی برای حفظ سلامت خود داشته باشند .
– وضعیت آب آشامیدنی استان چگونه است چون همواره این بحث در بین مردم وجود دارد که آب ایلام ناسالم است؟
درباره آب آشامیدنی، از نظر آلودگی باید گفت که احتمالاً آلودگی میکروبی داشته باشد ولی از نظر کلیه و مجاری ادراری ثابت نشده که نوع آب بر آن تاثیر زیادی داشته باشد .
– شایعترین بیماری که برای درمان آن به شما مراجعه میکنند، چیست؟
بیشترین مراجعه به ما عفونت و سنگ است. این دو بیماری بیشتر بر اثر کمبود مصرف مایعات به وجود میآیند .
– سال گذشته و طی انتاخابات صورت گرفته به عضویت هیئت مدیره نظام پزشکی درآمدید. عملکرد نظام پزشکی استان طی مدت مذکور را چگونه ارزیابی میکنید؟
تقریباً یک سال از انتخابات نظام پزشکی میگذرد و هیئت مدیره آن باید بررسی کند که در طول این یک سال توانسته است که وظایف خود را به درستی انجام داده است یا خیر. آیا توانستهاند که در طول این یک سال از حق و حقوق پزشک و بیمار دفاع کنند. به نظر من این وظیفه به درستی انجام نشده و نیازی به تجدید نظر دارد .
– اول شهریورماه روز پزشک است، آیا برای شما یک روز خاص است؟
من این روز را به پزشکان استان ایلام و تمامی پزشکانی که در سراسر کشور مشغول فعالیت هستند تبریک میگویم. اول شهریور زادروز یک فرد فیلسوف و دانشمند است، ما باید به وجود ابوعلی سینا در کشورمان افتخار کنیم که البته کشورهای دیگر مثل ترکیه و تاجیکستان اعلام کردند که ابوعلی سینا متعلق به آنهاست و این هم از ضعف مسئولین ما به وجود آمده است. برای ما فقط یک روز اسمگذاری شده که مثل بقیه روزها با یک روزمرگی و یک مراسم مختصر که نه در شان ابوعلی سینا و نه در شان پزشکان است به پایان میرسد .
– غیر از پیام تبریک چه صحبتی با پزشکان دارید؟
پزشکان ما باید این نکته را بدانند که مشغول خدمت به مردم بسیار عزیز کشورمان هستند و اگر مشکل یک بیمار را برطرف میکنند با هیچ پولی قابل مقایسه نیست و از پزشکان تقاضا دارم روز به روز با انگیزهتر به مردم خدمت کنند.