کدخبر : 11540
جمعه 13 نوامبر 2020 - 22:08
فاقددیدگاه

ما بی‌پناهان!

رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا... ﴿۲۸۶﴾ـ بقره

جامک: عبدالصاحب ناصری

… و هر بار نمایشگر گوشی را می‌گشایم تا پیام‌های دریافتی را ببینم، اخبار ناگوار و مصیبت‌باربه سان سیل از آن فوران می‌کند!
این شبان و روزانِ خزان، ابر سیاه ماتم مدام می‌بارد! گویا میلش ماندگاریِ در این دیار است!
چه می‌داند ویروس کورِ کرونا که گرفتن آغوش امن مادر و سایهٔ مهرِ پدر از کودکی که جغرافیای هستی شادمانه‌اش را در گسترهٔ دامنِ مادر، نقاشی و در وسعت لبخندِ پدر قاب کرده است، این تطاول جان یعنی چه؟
کرونا کی فهم کند داغ گسل ِدلِ مادر جوان مرده‌ای که به سان آتشفشان دهان گشوده! یا زلزله‌ای که در سوگ عزیزی ستون‌های ذهن و ضمیر پدری را به لرزهٔ بی‌امان واداشته و دیوارهای دلش را آوار نموده است!
اینجا واویلا و محشری است! مرگْ بی‌تشویش و دغدغه مرکب می‌تازد، غسّال و دفّان خسته‌اند و گورکن کم آورده است!
دیگر هیچ آغوش و شانه‌ای چنان امن نیست که پناهت شود و سر بر آن گذاری و دلی ازعقده بگشایی!
اینجا خود برای خود قیامتی است! آدمی می‌گریزد، از برادرش و از مادرش و از پدرش و از همسرش و از فرزندانش!! هر کس گرفتار نفس خویش است!
آشنا و ناشناس از من خواستند که در این غوغای طوفان و در این انبوهِ مرگ و درد بنویسم و سکوت را بشکنم! اندیشیدم و کاویدم کدامین درد نانوشته را باید بنویسم یا کدامین آه و نالهٔ در سینه مانده را باید فریاد کشم و کدامین اطلاعِ نداشته را به مسئولِ نامطّلعی برسانم؟!
برای هیچ موردی، هیچ مصداقی نیافتم. اما هیچ روا نبود که در میانهٔ این لهیب آدمخوار که دفتر تدبیرها را بسوخته و همه در آن واقعیم، فریادی از سرِ سوگ و اندوه بر نیاورم!
مادر، پدر، خواهر، برادر و فرزندان عزیزم!
ما بی‌پناهیم! بی‌‌پناهِ بی‌پناه!
بی‌پناهی ما دو وجه دارد: یک وجهِ آن بی‌پناهی فردی و مدنی است و وجه دیگر آن بی‌پناهی ساختاری!
بی‌پناهیِ فردی و مدنی به خود ما بر می‌گردد و به قواعدی که باید رعایت کنیم که نمی‌کنیم و نهادهایی مردمی که باید برای چنین هنگامه‌هایی بر‌می‌ساختیم که نساخته‌ایم و ترحمی که به جدّ از هم دریغش می‌کنیم، از پَرسه‌های غیرضروری که
بی‌‌پروا درکوچه و خیابان و بازار و اداره و شیون و شادی می‌زنیم تا صدها مورد طاقت‌فرسای دیگری که شرح و ذکرشان در این مختصر نمی گنجد.
اما بی‌پناهیِ ساختاری همانی است که، ساختار هم در چنین احوال هول و هراس‌انگیزی عملاً پناه مردمی که بر دوش آنها مستقر گشته، نیست!
و این بی‌پناهی از تهیه و تأمین دارو گرفته تا مرگ انسان‌ها و کسب و کارها دامن‌گستر است.
نهاد دولت به معنای اعم آن که از جیب ملت و ذخایر ارزی و تحت و فوق ارضی آن ارتزاق سیری‌ناپذیر می‌کند، تأمین جان و نان و سلامت و بیمه و درآمد و زندگی مردم از بدیهی‌ترین تکالیف آن در هنگامه‌های بحران است که باید برایش تدبیر برنامه‌ریزی شدهٔ مآل اندیشانه داشته باشد.
بی‌پناهی ساختاری اما در استان ما بیداد می‌کند. این بی‌پناهی از ضعف در زیرساخت‌ها تا رخوت در تصمیم‌گیری‌ها و ناتوانی در اِعمال مدیریت‌ها و در اضلاع و زوایای مختلف بر صحنهٔ نمایش خود را عریان نمایانده است. میزان مبتلایان و مرگ و میرها به نسبت جمعیت و پیشتازی استان ما در کشور، بیانگر عمق این فاجعهٔ بی‌پناهی ساختاری است.
بر من هرگز روا نیست که بی‌انصافی اختیار کنیم و دیده از مجاهدت و رزم بی‌امان سربازان نظام سلامت از پزشک و پرستار و بهیار و پرسنل اداری و اجرایی بیمارستان‌‌ها و مراکز تشخیصی مجموعهٔ بهداشت و درمان فرو بندم و از تحسین و تقدیر زحمات بی‌شائبهٔ آنها گره در زبان افکنم ـ هرگز چنین مباد! ـ
اما اینجا اکسیژن و آمپول به قیمت جان است و محل این امّا جای دیگر است!
در این بحران، نان‌آور شرمسار گرسنگی خانوار است!
ویروس کرونا پرده‌دری کرد از بی‌پناهی ما!
مادر، پدر، خواهر، برادر و فرزندان عزیزم، در واویلای این بی پناهی‌های دلگیر، ما همه مسئول مراقبت از همدیگریم.
در این یورش بی‌پناهی‌ها بر هم رحم و به پروردگار بی ‌همتا پناه آوریم و با دل و جانی مملو از خوف و رجا، متضرعانه زمزمه کنیم:
« اَللهم اجْعلنا فی دِرعِکَ الْحَصینَهِ الَّتی تَجعَلُ فیها مَن تُریدُ »

Print Friendly, PDF & Email
امتیاز:
اشتراک گذاری:
برچسب ها :
مطالب مرتبط
دیدگاه شما

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.