کدخبر : 6116
دوشنبه 21 آگوست 2017 - 13:30
فاقددیدگاه

آقای رییس جمهور هر چه در چنته دارید رو کنید !

یاد گرفته ایم اگر داوری مصلح و بی عیب در میانه ی میدان باشد، ناگزیر نه صندلی سکوها پرتاب می شود و نه شیشه ی اتوبوس ها شکسته می شود، همه راضی به خانه های شان بر می گردند و مهم تر از همه، برای شکست منصفانه و جوانمردانه ی تیمشان، ایستاده ، دست خواهند زد .

پایگاه خبری جامک/ یونس قیطانی
جناب آقای رییس جمهور محترم ! اکنون در آغازین روزهای نیمه ی دوم بزرگترین بازی عمرتان هستید ؛ حتما می دانید که این بازی تاکتیک می خواهد ، بازیگردانان تکنیکی و خوش فکر می خواهد ، و خوب می دانید که تیم ما روی هوا بازی نمی کند ، کلا ما هوایی نیستیم  ؛ شما ترکیب اصلی تیمتان را درست گزینش کنید ! ما تماشاگران قول می دهیم تا ثانیه های تلف شده حتی گلوهای حُنّاق گرفته را به فریاد برسانیم .
این گونه انگاشته ایم که نیمه ی اول ، مشغول  ارزیابی تیم حریف بوده اید و آن هم به فراخور نوع بازی رقیب ؛ اما نیمه ی دوم تغییر تاکتیک و تعویض های طلایی می خواهد ؛ بعضی وقت ها هم نیاز به جوانگرایی دارد و آن هم با حفظ اسکلت تیم و حضور چند با تجربه که با فضای تیم سازگار و دیرآشنا باشند .
نباید با تماشاگران کاری کرد که بازی بعد به تماشای مسابقه تیمشان نیایند و فرصت به اندک تماشاگرنماهایی نوکیسه برسد ؛ نکند به بهای ماندن در بازی بزرگان و برای راضی نگه داشتن خاطرِ مبارک هیات مدیره ، دل هواداران را بشکنید و بلیط هایشان را در بازار سیاه به حال خود بگذارید ! باید اطمینان از دست رفته را دوباره برگرداند . وقتی با شکم گرسنه و دست های پینه ،  بهای سنگین بلیط پاستور را می پردازند  و مرارت را بر عافیت ترجیح می دهند  ، ناگریز و ناگزیر باید برای محرومیت بازیکنان محبوبشان که به ناحق محروم شدند و برای شاه مهره هایی که بی حساب و کتاب و بدون رای کمیته انضباطی ، منشوری شدند راهی جست و روزنی رو به رهایی باز کرد .آری ! همان هایی که برایشان هزینه شده است و خود نیز هزینه داده اند ، دل در گرو این خاک دارند و بارها افتخار آفریده اند ؛ اگر ویترین باشگاه را نظری بیاندازید در جای جای آن ، نشان و مدال فخرشان می درخشد .
حتما شعار گویا و صریح تماشاگران را شنیده اید ، آری همین تماشاگرانی که حتی لیدر هم ندارند و خودجوش ، سوپاپ اطمینان روزهای سخت اند ( البته لیدر دارند ، اما به ورزشگاه راهش نمی دهند !؟ ) خودتان گفته اید ما قائم به ذات تماشاگرانیم و فلسفه ی وجودی ما به بودن و ماندن آنها گره خورده است !؟ مگر نه آن که ولی نعمتان ما هستند !؟
بگذارید که آن ها اگر دیگر بار  هم وارد بازی نشدند، حداقل با احترام و در اوج ، خداحافظی کنند و تجربه ی سالیانِ ساواک و اختناق ، آهن و دود ، تیر و ترکش  را با حوصله و آرامش به نسل های منتظر و سرگردان ارزانی دارند.
یاد گرفته ایم اگر داوری مصلح و بی عیب در میانه ی میدان باشد، ناگزیر نه صندلی سکوها پرتاب می شود و نه شیشه ی اتوبوس ها شکسته می شود، همه راضی به خانه های شان بر می گردند و مهم تر از همه ، برای شکست منصفانه و جوانمردانه ی تیمشان ، ایستاده ، دست خواهند زد .
تاریخ در بازه های زمانی تکرار می شود و درس می آموزد و تنها گاه گاهی رخت عوض می کند و زنگارِ زمان می گیرد  ، به گواهِ این ژنده پیرِ رمزآلود ، این بازی ، رفت و برگشت نیست ، بلکه حذفی و تک بازی ست ؛ هر چند در زمینِ ما نیست ولی در خانه ی حریف هم نیست ؛ نمی خواهم بگویم آخر دنیاست امّا ، آقای خاص !؟ هر چه در چنته داری رو کن ! ما پنالتی زدن بلد نیستیم و بدن های فربه ای هم برای وقت های تلف شده نداریم ! لاغر و رنجوریم و سال¬هاست از جوهرِ جان ارتزاق می کنیم .
همین نیمه ی دوّم را خوب مهره چینی کنید و مهره های سوخته را به کناری بگذارید ! یادتان نرود بهترین دفاع حمله است ؛ نکند خدایی ناکرده به خیال جوانگرایی بازیکنان جوان نفوذی را به تیم راه دهید که تاکتیک هایتان و هر آنچه در طول سالیان آموخته اید را به تیم رقیب انتقال می دهند ، آن هم بازیکنی در مهم ترین پست تیم !؟ پاس های سالم از شما ، موج مکزیکی از ما ؛ نگذارید در میان سمفونی شما ، اندک وصله های ناجور ،  فالش بزنند که آن گاه موج های ما به صخره می خورد و هر بار سرخورده به تلاطم دریا باز می گردد و هم پیاله ی تخته پاره های هرجایی می شویم ! دل حوصله ی تماشاگران ما تنگ است ، هر چند مثل گز و تاق در کویر ، سنگین و صبورند ، اما گاه ، خیلی زود شعارهای منشوری سر می دهند .
آخر سخن این که : « قلم های» خسته ، یارای ضد حمله ندارند ! نزنید ، می خوریم !
منبع: هفته نامه مانشت

Print Friendly, PDF & Email
امتیاز:
اشتراک گذاری:
مطالب مرتبط
دیدگاه شما

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.