کدخبر : 18334
شنبه 22 جولای 2023 - 7:44
فاقددیدگاه

آشفته کرده ما را، این آشفته بازاری!!

مدتهاست منتظریم ، یعنی خیلی‌ها و شاید هم همه منتظرند تا خبری امیدوار کننده بشنوند و خود را راضی کنند که امیدوار بمانند، که فکر کنند فردا روشن است، که تلاش کنند امید بدهند، که حتی با کمترین روزنه به فردای بهتر بر طبل شادانه بکوبند، که ...

رضا رستمی – سردبیرجامک

روزهاست که با این امیدها، روزهای ناامیدی را  یکی پس از دیگری گذرانده ایم  تا شاید کسی از در  درآید و  خبری خوب ( واقعی و قابل سنجش ) بدهد ، اما … جماعت روزنامه نگار همواره دنبال دریچه ای است که از کوچکترین فرصت هایی که بویی از امید و بهبود اوضاع بدهد افقی روشن تر برای افکار عمومی ترسیم کند تا شاید بتواند جمعی را همراه کرده و گام هایی مؤثرتر برداشته شود. واقعیت های این روزهای جامعه اما، چنان زنجیری بر دست و پای ما بسته است که کلمات، جملات و واژگان هم کسی را یاری نمی کنند تا بتواند در این مسیر قلمی بچرخاند و امیدی بدهد و راهی را ترسیم کند که در آن افقی روشن‌تر در اذهان مجسم کند، یعنی حتی تصور امید به آینده هم کاری سخت و صعب می نماید.

مسئولان هم که انگار نه انگار با کوهی از شعار و برنامه آمدند تا هم دین و هم دنیای همه را آباد کنند، هر کدام ساز خود را می زنند، یکی چنان با آمار و اعداد و ارقام مدینه فاضله ای می سازد که گویی در باره مکان و جایی دیگر سخن می گوید، دیگری از حرکت  توسعه و پیشرفت کشور قطاری سریع السیر را مجسم می کند که گاهی می ترسیم کنترلش هم دردسرساز شود، تازه از راه رسیده  دیگری همه مبانی علم آمار و اقتصاد را آن چنان در می نوردد و وضعیت را مشعشع نشان می دهد که گویی اینجا آمال و آرزوی خیلی هاست تا بیایند و از زندگی لذت ببرند. و ما و خیلی های دیگر هم کورمال کورمال  به ناچار مرتب دستی بر چشمان خود می مالیم و دوباره سری می چرخانیم که مبادا مشکل از چشم و نوع و میزان نگاه و دید ماست که این همه خوبی، نعمت، سازندگی، توسعه و پیشرفت را نمی بینیم، تا بخواهی عدد و رقمی را هم به چالش بکشی، نه تنها جماعت قلم به دست که دیگرانِ  دغدغه مند و گاها صاحب منصب را نیز به سادگی متهم به سیاه نمایی کرده و نه منتقد که مخالف می خوانند.

خلاصه اینکه آشفته بازاری است اینجا، که همه را آشفته کرده است، ساده ترین نیازهای زندگی مردم می رود که از دسترس خارج شود، عتاب و خطاب های گاه و بی گاه مدیران ارشد دیگر برای زیرمجموعه های خود هم محلی از اعراب ندارد، مهمترین مطالبات عمومی این روزهای جامعه از مسئولان حول بدیهیات روزمره برای گذران یک زندگی معمولی می چرخد، دیگر مجالی نیست تا کسی از نبود  توسعه و کمبود زیرساخت‌ها سخن  بگوید، آزادی انتخاب و روش زیستن بهتر مطالبه کسی نیست، عقب ماندن از همسایگان در تمشیت امور عامه کسی را نگران نمی کند، تا کمر خم شدن نیازمندان در سطل های زباله به هیچ مسولی تکانی نمی دهد، سری بچرخانید: کمبود و قطعی مکرر آب، نداشتن تلفن و عدم پاسخگویی مسئولان مربوطه، کیفیت پایین نان، بلیط هواپیما و اتوبوس، وجود قیمت های سلیقه ای، و … مهمترین دغدغه‌های اکثر  شهروندان است. تا جایی به قول معروف سِرّ شده ایم که پرداخت ۱۰۰ میلیارد تومان پول به یک فوتبالیست جای سوال ندارد، درآمد میلیارد دلاری چند نفر مثلا آقازاده نخاله از فیلترشکن اینترنتی مسئله مهمی نیست، توجیهات عجیب و غریب میرسلیم ها و …. هیچ حساسیتی بر نمی انگیزد، خنجر زدن های پشت سر هم شرقی ها به منافع ملی و تمامیت ارضی کشور امری عادی شده است، اینکه دیروز مردم بهتر از امروزشان است وجدان هیچ برنامه ریزی را نمی آزارد،  و … و…. خلاصه اینکه شاید !!!

شاید برخی ها خوب بلدند آشفته بازار درست کنند.

Print Friendly, PDF & Email
امتیاز:
اشتراک گذاری:
برچسب ها :
مطالب مرتبط
دیدگاه شما

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.