کدخبر : 3530
چهارشنبه 17 آگوست 2016 - 11:02
فاقددیدگاه

ریزگرد؛ آشفتگی باد یا آشفته‌کاری ما

دکتر نورالدین رستمی – عضو هیئت‌علمی دانشگاه ایلام

ازآنجاکه پدیده‌­های موجود در طبیعت حاصل برآیند روابط پیچیده­ای است و مجموعه این روابط به صورت یک سیستم منظم کار می­کند، برای برخورد با این سیستم منظم باید اطلاع کافی و دقیق از این روابط داشت. در غیر این صورت هرگونه دخالت ما باعث ناهنجاری­هایی خواهد شد که ممکن است خارج از درک و آگاهی ما باشد. در صورت بروز این ناهنجاری­ها معمولاً ما اقدامی برای رفع معضل جدید انجام می­دهیم که آن هم خالی از تبعات احتمالی نیست و این امر به صورت زنجیروار ادامه می­یابد و تمام این موارد ناشی از عدم اتخاذ یک تصمیم درست، علمی و منطبق بر اصول این سیستم هوشمند در مرحله اول می­باشد.

به‌عنوان‌مثال، یک پزشک را در نظر بگیرید که تسلط کافی بر عملکرد ارگان‌های مختلف بدن نداشته باشد و ممکن است برای یک بیمار با مرض مشخص، دارویی تجویز نماید غافل از اینکه این دارو چه اثرات جانبی بر سایر ارگان‌ها دارد و پس از بروز آن عوارض، داروی جدیدی نیز برای آن مرض جدید تجویز می­نماید و این امر ادامه می­یابد و در پایان با کلکسیونی از بیماری­های مختلف و انواع داروهای گوناگون روبرو می­شویم.

ریزگرد

حال سؤال این است که روش صحیح در این مورد چیست؟ آیا غیر از این است که در ابتدا باید دانش کافی از وضعیت بدن انسان­ها و ارتباط بین ارگان­ها داشت و سپس در مورد هر فرد خاص با بررسی دقیق و آزمایش و … علت بیماری را فهمید و سپس با دقت کافی در تجویز دارو و بررسی اثرات جانبی آن بر سایر ارگان­های بدن اقدام به نسخه‌نویسی نمود. بارها شنیده­ایم که فلان دکتر پس از آزمایش‌های دقیق، داروی مختصری برای بیماری تجویز نموده و شخص بهبودیافته است.

حال این اکوسیستم و طبیعت هم به همین شکل است با پیچیدگی­های خاص خود. در یک دسته­بندی کلی عامل بروز بیابان و ریزگردها به دو دسته کلی اقلیمی و انسانی تقسیم می­شوند که عامل اقلیمی آن تحت کنترل ما نیست و نقش انسان اغلب به عنوان عامل تشدیدکننده به خاطر دخالت نابجا و عملکرد ناصحیح خود می­باشد و این امر به خاطر عدم اطلاع دقیق از وضعیت سیستم طبیعت و مکانیسم عمل آن می­باشد. آیا ما هم باید مرتباً برای این بیمار داروهای گوناگون تجویز کنیم و آن را به سمتی هدایت کنیم که علاج ناپذیر گردد.

حال دوباره این طبیعت را با بدن انسان مقایسه کنیم. آیا غیرازاین است که آب‌های جاری در این سرزمین همانند رگ‌های خون جاری در سرزمین وجود ما می­باشند. در این صورت آیا خون بدن کاری جز خدمت‌رسانی و تأمین مواد غذایی و اکسیژن‌رسانی برای اندام­های مختلف بر عهده دارد. پس اگر یک رگ مسدود شود چه اتفاقی برای اندام­های پایین‌دست می­افتد؟ آیا اتفاقی جز تخریب بافت و فساد آن عضو و شاید سرایت آن بلا به سایر اندام­ها می­افتد؟

در طبیعت نیز آبراهه­ها و رودخانه­ها عامل پیوند و ارتباط بخش­های مختلف یک سرزمین می­باشند که یکی از این عملکردها، انتقال ذرات مختلف خاک از بخش­های بالادست یک منطقه به پایین‌دست می­باشد که هرچه به بخش­های انتهایی منطقه که می­تواند یک دریاچه، برکه، تالاب و … باشد می­رسد اندازه ذرات حمل شده ریزتر می­گردد که در صورت مسدود شدن شریان حیاتی این سیستم یعنی رودخانه به‌مرورزمان این پیکره آبی خشک‌شده و ذرات ریزدانه ناخواسته تبدیل به ریزگرد می­گردند و فرآیند جدیدی آغاز می­شود که برخی از آثار آن بر ما پوشیده نیست و هر کدام از ما به نحوی با عواقب آن برخورد نموده­ایم و در صورت استمرار چه‌بسا تبعات اصلی آن طی سال‌ها و شاید دهه­های آینده بروز نماید.

این بدان خاطر است که مسائل طبیعی و اکوسیستمی مرز جغرافیایی نمی­شناسد و قانون خاص خود دارد و در صورتی که عملکرد ما مطابق با این قوانین نباشد محکوم به شکست است.

طبق بررسی­ها، بخش عظیمی از ریزگردهای منطقه­ای که به استان ایلام وارد می­شود ناشی از خشک شدن تالاب‌های کشور عراق می­باشد که در پایاب رودهای دجله و فرات می­باشند و آب دهی آن‌ها هم در سال‌های اخیر هم به دلیل خشک‌سالی و هم سدهای عظیمی که کشور ترکیه بر روی رودخانه فرات احداث نموده و مانع ورود آب به این تالاب‌ها می­شوند خیلی کم شده و درگذشته گرد و خاک‌ها در بستر تالاب‌ها و رودخانه‌ها رسوب می‌کردند ولی امروزه به دلیل این سدسازی­های غیراصولی و نابودی میکروکلیماهای مرطوب در مسیر رودخانه‌ها در اثر احداث  سدها، این ریزگردها به آسمان رفته و در سطحی بسیار گسترده پخش می‌شوند. پس باید دقیق­تر بررسی کنیم که آیا ما هم نقشی در این پدیده داریم یا نه؟

در موارد داخلی هم می­توان به خشک شدن رودخانه زاینده‌رود به علت انتقال آب سرشاخه­های آن اشاره نمود که جدای از ارزش توریسمی آن در شهر اصفهان باعث خشک شدن تالاب گاوخونی و پس‌ازآن بروز پدیده ریز گرد و افزایش بیماری‌های تنفسی و … در مناطق هم‌جوار آن گردیده است.

البته همان‌طور که گفته شد این موضوع نیاز به مباحث گسترده و جدی دیگر دارد که می­توان این موضوعات را از دیدگاه اقلیمی، اقتصادی – اجتماعی، سیاسی و … بررسی نمود که هر کدام از این‌ها مباحث ریز دقیقی می­طلبد و ازآنجاکه دوران حکمای قدیم که در علوم مختلف از قبیل ریاضی، نجوم، موسیقی، طب، طبیعت و … سرآمد بوده­اند، به سر آمده است لازم است در مواجه با مسائلی که دارای پیچیدگی­های خاصی می­باشند از اظهارنظر فردی و سلیقه­ای و حب و بغض دوری جسته و با تشکیل کارگروه­هایی از افراد با تخصص­های گوناگون به‌گونه‌ای تصمیم‌گیری نمود که بیش‌ترین همبستگی را با ساختار طبیعت و اکوسیستم آن و کمترین عوارض جانبی را داشته باشد و آیا فلسفه تشکیل تیم پزشکی در موارد خاص و بیماری­های پیچیده غیرازاین است تا از دانش و تجربه هم بهره ببرند و بهترین اقدام ممکن را به عمل آورند؟

پس لازم است که ما هم با این اکوسیستم به عنوان یک موجود زنده برخورد نماییم و برای حیات آن ارزش بیشتری قائل شویم تا مشکلات یک عمل شتاب‌زده دامن‌گیرمان نشود.

منبع: ایسنا

Print Friendly, PDF & Email
امتیاز:
اشتراک گذاری:
برچسب ها :
مطالب مرتبط
دیدگاه شما

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.