درسِ معلم؛ زمزمهٔ محبت!
جامک: عبدالصاحب ناصری ـ ایلام
متن زیر که درس معلم و زمزمهٔ محبت اوست، یاداشت یکی از مدیران واحدهای آموزشی متوسطهٔ شهرستان ایلام خطاب به همکارانش در گروه واحد آموزشی مربوطه برای درک ببشتر و بهتر یک دانشآموز میباشد.
متنی که از واژه واژهٔ اش باید درسها آموخت.
متنی که از صدر تا ذیل آن دلسوزی پدرانه و تعهد معلمی هویدا است!
متنی که نسخهٔ علاج بسیاری از دردهای امروز جامعهٔ ماست!
این متن بینیاز از ویرایش را تقدیم میکنم به همهٔ آنان که وطن و فرزندانش را عاشقانه دوست می دارند و در اعتلای آن فداکارانه میکوشند. ۱۴۰۰/۱۰/۲۰
همکاران ارجمند در خصوص دانش آموز پایه … علی … لطفا به موارد زیر توجه کنید.
۱- همان طور که قبلا به همه شما گفته ام ایشان بیمار مغز و اعصاب است.
۲- این دانش آموز با توجه به مشکلات جسمی و ذهنی کند نویس است.
۳- نوع برخورد من با ایشان نه بر پایه ترحم و دلسوزی و ضعیف پروری بلکه بر پایه آموزش وظیفه محور با در نظر گرفتن محدودیت های فیزیکی ایشان است.
۴- علی دانش آموز بی غیرتی نیست و بالاترین تلاش خودش را انجام می دهد. در حقیقت علی بهترین خودش است.
۵- انتظار دارم همکاران علی را با خودش و محدودیت هایش مورد سنجش و ارزیابی قرار دهند نه با سایر دانش آموزان
۶- نباید راه تلاش علی را مسدود کنیم و امید را از علی بگیریم. باور کنید علی لحظه لحظه زندگیش در حال مبارزه ای نابرابر در محیطی خشن است و مدرسه پناهگاه امن علی شده و علی در مدرسه خوشحال است
۷- برای علی امتیازی بدون اطلاع خودش قایل باشید و باعث امیدواری بیشترش باشید. با یک عدد به نام نمره علی را نا امید نکنید!
پ.ن: ۱ _ می دانید تمام تلاش من برای آرامش و آسایش و حفظ احترام شما همکاران و دانش آموزان در نهایت توانم است. ولی در مورد علی مداخله می کنم! *و امید دارم شما امید را برای علی دو چندان کنید. قرار است در هر پایه یک نفر مورد تقدیر قرار گیرد. اما اگر زنده بودم علی را به طور ویژه تقدیر می کنم به خاطر تلاشش، به خاطر مبارزه لحظه لحظه اش، به خاطر زنده نگه داشتن امیدش برای تلاش و زندگی. بگذارید نمره شما به علی یکی از بهانه های من برای این کار باشد.
پ.ن ۲: در حدی از بلوغ هستیم که برای دیده شدن کار نکنیم. کسی که باید ببیند می بیند.
با سپاس از همکاری شما.